اخوان المسلمین از زبان امام حسن البنا

دعوت اخوان المسلمين يعنی دعوت اسلام در قرن چهارده

ما ايمان راسخ و خلل نا پذير و اعتقاد جازم و مستحكم داريم كه فقط يـــــــك مفكوره و انديشه وجـــــــــود دارد كه ميتواند جهان پر تكليف و بشريت سر گشته و مردمان را بسوى راه راستين ،هدايت و رهبرى نمائيد و بايست بخاطر پخش و نشر انديشه، مذكور همه چيز را قربان و فدا كرد.

اين مفكوره و انديشه نجات بخش همانا اسلام حنيف است، اسلامى كه هيچگونه كجى دران وجود ندارد و پيروان آن هيچگاهى گمراه نميشود.

شهدالله انه لا اله الا هو و الملائكة و اولوالعلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزيز الحكيم* ان الدين عند الله الا سلام… (آل عمران17 . 18)

“گواهى داد الله هر آئينه شان اين است كه نيست هيچ معبودى غير او و گواهى دادند فرشتگان و صاحبان دانش در حاليكه خداوند تدبير كننده است به عدل نيست هيچ معبودى غير او غالب است با حكمت.”

“هر آئينه دين پسنديده نزد الله اسلام است”

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا

“امروز برايتان دين تانرا كامل ساختم و نعمت خويش را به شما به اتمام رساندم و اسلام را بر شما به حيث يگانه دين بر حق بر گزيدم”

بنا برين فكر و انديشه ما اسلامى خالص بوده و بر اسلام تمركز دارد،از اسلام استمداد مى جويد و در راه آن به جهاد مى پردازد.

انديشه و مفكوره ما در جهت برترى كلمه اسلام عمل كرده و هيچ نظام و قانون را با اسلام برابر نمى كند و به رهبرى و پيشوايى غير از ان راضى نگرديده و جز از احكام آن از احكام و دساتير ديگرى اطاعت و فرمانبردارى نمى نمايد.

و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه…  (آل عمران:80)

” هر كه طلب كند غير از اسلام دينى ديگرى را پس هر گز قبول كرده نمى شود ازوى…”

بدون ترديد روزگارى بر اسلام و مسلمين آمد كه در اثر حوادث مسلسل و نـــاگوار و فاجعه هاى پيهم ،دشمنان اسلام به منظور خاموش ساختن انوار و پنــــــهان كردن ارزشها و گمراه كردن فرزندان اين آئين نجات بخش دست بكار شده و تلاش ورزيدند تا احكام آن را معطل، لشكرش را ضعيف و تعاليم آن را گاهى با كاستن از آنها و زمانى با زيادت در آنها و وقتى هم با تاويل و توجيه نادرست و غلط تحريف نمايد.

عوامل كه دشمنان اسلام را در بر آورده شدن اين هدف شوم و نا مقدس كمك كرد عبارت بود، از دست رفتن سلطه سياسى اسلام ، و پارچه شدن حكومت جــهانى آن،تضعيف لشكر محمد صلى الله عليه وسلم و بالاخره افتادن ملتهاى مــسلمان در قبضه كفار ستمگر و مستعمرين جهانخوار.

بناء فريضه ما برادران اسلام اين است تا احكام اسلام را بصورت واضح و كـامل بدون نقصان و زيادت و بدور از تبعيد و مغالطه بمردم بيان نمائيم و اين جزء نـــــظر و انديشه ما را تشكيل مى دهد.

همچنان وجيبه اساسى ماست تا مردم را به عملى نـــمودن و تحقق اين انديشه و فكر فراخوانده و ايشان را وادار سازيم تا آنرا تطبيق و عــملى نمايد البته اين بخش عملى فكر و انديشه ماست.

تكيه گاه ما درين كار قرآن و سنت صحيح و ثابت پيامبر بزرگوار و سيرت مطهر سلف اين امت است.

ما از وراى اين عمل مان، هدفى جز حصول رضاى خداوند (ج)و اداى فريضه دينى و هدايت و ارشــــــاد مردم مقصد و مراد ديگرى نداريم .

ما بخاطر تحقق افكار و آرمانهاى خويش مجدانه جهاد نموده  و مـــــسير مبارزه و پيكار را تا آخرين رمق حيات ادامه خواهيم داد.

شعار ما

همچنان ما مردم را بسوى مفكوره و انديشه مان فراخوانده و همه چيز خويشتن را درين راه مقدس فدا و قربان ميكنيم و بدينترتيب يا سر بلند خواهيم زيست و يا سر فراز خواهيم مرد لهذا شعار دائمى و هميشگى ما اين است:

رضاى خداوند هدف ما

پيامـبر صلی الله علیه وسلم پيـشواى ما

قرآن كريم قانون ما

جهاد در راه خدا،راه ما

و شهادت در راه خدا بهترين آرزوى ماست

اهداف و برنامه های اخوان المسلمین

برنامه و هدف اخوان المسلمين داراى مراحل معين و محدود و قدم هاى واضح و روشن بوده و ما بخوبى ميدانيم كه چه ميخواهيم و از وسيله يى كه ما را به تحقق هدف و برنامه مان كمك ميكند شناخت كامل و درست داريم.

1.    ما در قدم اول خواهان فرد هستيم كه در عقيده و تفكير، اخلاق و عاطفه، در عمل و تصرف خويش عملا مسلمان باشد، اين تكوين و ساختمان فردى مارا تشكيل ميدهد.

2.    در قدم دوم خواها ن خانواده هستيم كه در همه ابعاد ذكر شده حقيقتا مسلمان باشد، ازين سبب اهتمام و توجهى را كه در مورد مردان بخرچ ميدهيم عين آنرا در مورد زنان مبذول داشته در مورد اطفال نيز رعايت مى كنيم ،اين تشكيل خانوادگى مان است.

3.    در قدم سوم خواهان ملتى هستيم كه در تمام ابعاد ذكر شــده حقيقتا مسلمان باشد ، ازين سبب ميكوشيم تا دعوت ما خانه به خانه رسيده و آوازمــان در هر جا شنيده شود.

ما تلاش ميورزيم تا افكار و انديشه هاى مان در همه قريه ها،شهرها، و مراكـــــز پخش و نشر گرديده و همگان از ان مطلع شوند ،ما درين راه همه تلاش هاى خويش را به خرچ داده و هر وسيله ممكن و مشروع را بكار خواهيم برد.

4.     در قدم چهارم خواهان برقرارى و اقامه حكومت اسلامى هستيم تا ملت را بسوى مسجد رهبرى و از آنجا مردم را بطرف راه هدايت رهنمايى كند و اين كاريست كه حكومت اسلامى صدر اسلام در تحت زعامت اصحاب گرانمايه پيامبر اكرم (ص) مانند ابوبكر صديق عمر فاروق….آنرا قبلا انجام داده است.

بهمين اساس ما نظام و حكومتى را كه مبتنى بر اساسات اسلا م نبوده و از آن سرچشمه نميگيرد به رسميت نشناخته و آنرا مردود مى شماريم. همچنان آن عده از احزاب سياسى و گروه آنها را بر ما تحميل كرده اند به رسميت نشناخته و رد ميكنيم.

ما بخاطر احياى نظام حكومتى اسلامى در همه ابعاد و مظاهر آن و در جهت ايجاد و اقامه نظام اسلامى بر اساس اين نظام ،مجدانه و پيگير تلاش خواهيم كرد.

5.    پس از بر قرارى حكومت اسلامى وظيفه خود ميدانيم تا همه اجزاى وطن اسلامى را كه در نتيجه سياست غربى از هم جدا ساخته شده و وحدت آنرا استعمار اروپايى از هم گسيسته دوباره يكجا و متحد نمائيم، بناءً تقسيمات سياسى موجود و معاهــدات بين المـــــــللى كه وطن اسلا مى  را به كشور هاى كوچك، ضعيف، متفرق و پارچه پارچــه تقسيم نموده و بلعيدن آنرا براى غاصبين سهل و آسان ساخته اسـت از نظر ما مــردود بوده و داراى حيثيت رسمى و قانونى نيست، ما در مقابل سـلب آزادى و هـضم حقوق ملتهاى مسلمان و ظلم ستمگران مستبد بر آنها هرگز سـكوت نخواهيم  كرد.

6.    آزادی سرزمین های از دست رفته هر وجبه از سر زمين كه در آن مسلمانى زيست داشته و كلمه مقدس”لااله الاالله محــــــــمد رسول الله”را به زبان مى آورد وطــن بزرگ ما بوده و در راه نجات و آزادى آن پيوند اجزايش به يكديگر مجاهدانه تلاش ميكنيم .

اگر”رايخ”آلمانى خود را حامى همه آنانى ميـــشمارد كه خون نژاد آلمانى در عروق شان جريان دارد ،عقيده اسلامى بر هر مؤمن قوى واجب ساخته تا خود را حـــامى وپشتيبان هر كسى بداند كه قلبش از شريعت حيات بخش قرآن سيراب شده است.

“در عرف اسلام ابدا جايز نيست تا عامل نژادى در روابط بيــــــن مردم قوى تر از عامل ايمانى باشد.

عقيده در اسلام اساس و مبناى همه چيز بوده و ايمان غير از حب و بغض بخاطر خدا چيزى ديگرى نيست.

ما با تمام توان خواهيم كوشيد تا درفش شكوهمند دين خدابار ديگر بر فراز همه ان گوشه هاى جهان كه بارى سعادت اسلام نصيبش گرديده و صداهاى دل انگيز اذان در فضاى آن پيچيده بود به اهتزاز در آيد.

اين سر زمين ها پس از اينكه به نور اسلام روشن گرديده بدبختانه پس از گذشت زمانى دوباره كفر به آنها حاكم شد مانند اندلس،صقليه، بالــــــــقان، جنوب ايتاليا،و جزائر بحر روم همه سر زمين هاى اسلامى اند كه در تحت ســــيطره استعمار قرار دارند و لازم است تا بار ديگر به آغوش پر مهر اسلام باز گردند.

اگر (موسو لينى) خود را صاحب حق ميداند تا امپراتورى روم قديم را كه اساس مطامع و اهداف نادرست بنيان گذاشته شده بود دوباره احيا كند ما مسلمان ها مســـــتحق تر هستيم تا مجد شكوهمند خلافت اسلامى را كه برمبنايى عدالت و انصاف بخـاطر نشر روشنى و هدايت در بين بشريت تأسيس شده بود بار ديگر زنده كنيم .

7.    همزمان با اين ميخواهيم تا دعوت مان را در سر تا سر جهان نشر نموده و آنرا به همه افراد بشر و به هر كنج و كنار عالم برسانيم تا به ان سرتسليم خم نموده و درمقابل آن خاضــــع شوند.

“و قاتلوا فى سبيل الله حتى لا تكون فتنة و يكون الدين كله لله…”

“وجهاد كنيد تا زمانى كه شرك و كفر در جهان باقى نماند و آئين همه دين خدا باشـد (انفال:29)”

“و يومئذ يفرح المؤمنون بنصرالله ينصر من يشاء و هو العزيز الرحيم” (الروم:4)

” و آنروز شادمان شود مسلمانان به مدد خدا، خداوند مدد ميبخشد هر كه را خواهد و اوسـت غالب ومهربان”

هر مرحله از مراحل ذكر شده داراى مراحل فروعات و وسائل مـــــــشخص و معين است كه در اينجا در صدد شرح و تفصيل آن نميباشيم .

توشه ما

توشه ما درين راه پر پيچ و خم ايمان است كه ابدا خلل و تردد را نمى پذيرد و عملى است كه توقف را نمى شناسد ما آنچنان توكل و اعتمادى به ذات يكتاى احدى داريم كه هيچگاه ضــعيف نمى گردد بهترين سعادت و پر بار ترين لحظات حيات مان لحظه يى خواهد بود كه در راه جهاد و مبارزه بخـــــــاطر اهداف مقدس مان بــمرتبهء عالى شهادت فى سبيل الله نايل گرديده و ارواح ما بحيث شــــــــــهيد پيش خدا حاضر شود.

اين مو ضوع از اصول و اعماق سياست داخلى و خارجى ماست و ما آنرا هم از فكر خود نگفته بلكه از تعاليم اسلامى استنباط نموده ايم و جدايى و انفصال بين دين و سياست از اصول اسلام نيست و مسلمانان صادق مخلص كه روح و تعاليم و جوهر اسلام را مى فهميدند ابدا به جدائى بين سياست و دين قايل نبودند.

اين است راه ما و هدف ما، كسى كه ميخواهد تا ما را از ين منهج و هدف منحرف ساخته از راه باز دارد بايد از ما جدا گرديده و دورى بجويد ،زيرا او يا دشمن اسلام است و يا از اسلام چيزى را نمى فهمد و راه ديگرى بجز يكى ازين دو در پيش ندارد.

این خواب و خیال نیست

ممكن است عده كوتاه فكر و جبون بگویند  که تحقق اين آمال و آرمانهـا خواب و خيال بيش نبوده و وهمى اســـت كه بر نفس هاى ما رخنه كرده است ولى بايد دانست كه اين قول ناشى از ضعف و سستى است. ضعف و ســــستى ايكه نه ما و نه اسلام آنرا مى شـناسد ،

اين همان ضعف و سستى است كه در قلبهاى افراد اين ملت جا گرفته و سبب گرديده است تا دشمنان بر مقدرات و سر نوشت امت حاكم شود اين ضعف وسـستى و بزدلى ناشى از خرابى قلب و ايمان بوده و علت اصلى سقوط مسلمانان است .

هر که به این برنامه ایمان ندارد، از اسلام نصیبی ندارد

ما با تمام صراحت و وضوح بيان ميكنيم كه هر مــسلمان كه به اين روش و برنامه ايمان نداشته و بخاطر تحقق آن عمل نمى كند از اسلام هيچ نصــــيبى ندارد و بايد براى خويش فكر و انديشه ديگر را جستجو كند تا به آن معتقد گرديده و به آن كار كند.

اسلام را که ما می شناسیم

آنانيكه گمان ميكند كه اخوان المسلمين درويشانى بيش نبوده و با منحـــصر كردن خود در چوكات محدودى ازعبادات اسلامى جز پرداخـــــــتن به نماز, روزه, ذكر و تسبيح كار ديگر ندارند سخت در اشتباه اند.

زيرا اخوان المسلمين اسلامى بدينگونه را نمى شـــــــناسد و بر آن به اينصورت و ترتيب ايمان ندارد اخوان المسلمين به اسلامى ايمان دارند كه عــقيده عبادت وطن و مليت, اخلاق و ماده فرهنگ و قانون و با لاخره سماحت وقوت است.

اخوان المسلمين به اسلامى اعتقاد دارند كه همه مظاهر و جوانب زنــدگى را در بر گرفته و امور دنيا و آخرت را بصورت يكسان تنظيم نموده و سر و صـــــورت مى بخشد.

ما به اسلامى ايمان داريم كه در آن نظام مادى و روحى هر دو بوده و عــــبارت از دين و دولت و قرآن و شمشير است.

اين ابدا بدين معنى نيست كه اخوان المسلمين در امر عبادات تكاسل نموده وبه آن بى توجـــــه اند زيرا آنان در كار عبادات و اداى فرايض اسلامى اهمال و تقصير را نمى شناسد.

افراد اخوان المسلمين مى كوشد تا با خضوع و خشوع كامل به نماز پرداخته و قرآنكريم را هميشه تلاوت كند آنان خداوند را انچنان و در داخل حـدودى ذكر مى كند كه خودش فرموده نه آنكه افراط  و تفريط و يا اسراف و غلوى مذموم كار بگيرند.

اخوان المسلمين معنى اين حديث پيامبر بزرگوار اسلام را خوب درك كرده انــــدكه فرموده است:

“ان هذا الدين متين  فأوغل  فيه  برفق  ان  المنبت  لا  ارضا  قطع  و لا ظهرا أبقى.”

مفهوم حديث اینست که بدون شك اسلام دين محكم است، با نرمى و رفق به آن داخل شويد، به يقين سوار كار عجول كه ميخواهد راه ده روز را در يك روز بپيمايد خســـته و زله نه راهى را پيموده و نه مركبى برايش باقى ماند

عابدان شب و سواران روز

اخوان المسلمين ميدانند كه بهترين وصف براى بهترين گروه و جمـــــــــاعت همان وصف است كه ياران و اصحاب پيامبر اكرم (ص) داراى آن بودند يــــــعنى “رهبان الليل و فرسان النهار” عابدان شب و سواران مردان روز ازينرو اخوان المسلمين مى كوشد تا اين صفت در ايشان صدق كرده حقيقتا راهبان ليل و فرســـــــــان نهار باشد.

اخوان و وطن دوستی

كسانيكه ميپندارند كه اخوان المسلمين با وطن و وطن دوستى مــــخالف اند سخت اشتباه مى كند زيرا آنان در امر ايثار بخاطر وطن و احترام به كسانيكه مخلصــانه بوطن شان خدمت مينمايد مخلص ترين مردمان است.

ممكن است شما با مطالعه سطور گذشته اندازه وطن دوستى اخوان المســـلمين را درك كرده و به كيفيت و چگونگى مجد عزتى كه ايشان براى وطن و امت خويش خواستار اند پى برده باشيـــــــــد.

فرق بين اخوان المسلمين و ديگر كسانى كه مدعى وطن دوستى اند اين اســــت كه اساس و تهداب وطن دوستى در نزد اخوان المسلمين عبارت از عــــــقيده اسلامى بوده و ايشان ازين سبب به كشور خدمت مى كند و در راه حـفاظت و سر بلندى آن جهاد مى كنند واز همه چيز شان مى گذرد كه  كشور ما يك سرزمين اســـلامى بوده در بين سر زمين هاى اسلامى مقام و حيثيت شامخى را دارا است.

جذبه و احساس وطندوستى اخوان المسلمين فقط در محدوده مصر منحصر نيــست، زيرا آنها عين اين جذبه و احساس را در برابر سائر سر زمين هاى اسلامى داشته و مجد و عظمتى را كه به مصر ميــــــخواهد عين آن را براى ديگر نقاط اسلامى نيز ميخواهند، در حاليكه ديگر مدعيان وطندوستى محض فقط درمحدودملت خود ايستاده و در نزد آنها فريضهء خدمت به وطن از تقليد و شـــــهرت طلـــــبى افتخار و منافع فردى سر چشمه مى گيرد  نه ازين نقطه نظر كه خدمت به وطن و تــــلاش در جهت رفاه و سعادت اهل آن فريضه يى از فرايض الهى بر ذمهء بندگانش اسـت .

براى اثبات وطن دوستى اخوان المسلمين همين كافيست كه آنها كوتاهى و تقصــير را درمورد هر وجب از سرزمين كه مسلمانى درآن زيــــــــست دارد جريـــــــمهء نا بخشودنى دانسته وبخاطر استرداد آن تا وقتى مى رزمند كه يا شاهد وصـــــــول به هدف را در آغوش بكشند و يا درين راه جان را به جان آفرين بسپارد و جــــــزاين راه نجات نزد پروردگار ندارد.

اخوان و قوت

آنانيكه گمان مى كنند كه اخوان المسلمين طرفداران و داعيان كسالت و تنبلى و اهمال غفلت اند سخت به خطاءمى روند زيرا اخوان المسلمين با تمام صراحت و در همه اوقات اعلان مى نمايند كه مسلمانان بايد درهمه امور پيش قدم باشد.

اخوان المسلمين جز امامت و رهبرى در تمام امور شئون مانندعلم، قوت، صـحت واقتصاد به چيز ديگرى راضى نمى گردد زيرا عقب افتادگى در هر ناحيه از نواحى مذكور مخالف انديشه و فكر تعاليم اسلام عزيز است.

ما با وجود اين با سيل خانمان سوز ماديت موجود شديدا مخالفيم زيرا اين ماديـــت سبب گشته تا انسانها فقط براى خود زيست نموده وهمه مواهب واوقات وكوشــش هاى شانرا صرف در جهت ارضاى تمايلات و خواستهاى فردى به مصرف رسانند وهر كس با مشغوليت به امور شخصى خود به ملت و مردم خويش اهــــتمام نورزد پيامبر عليه السلام مى فرمايد: “من لم يهتم با مورالمسلمين فليس منهم”

” كسى كه باامور مسلمانان توجه و اهتمام نكند از جمله آنها نيست.”

اخوان یعنی اسلام و فرزندان اسلام

اخوان المسلمين عبارت از اسلام و فرزندان اسلام در همه زمانها و مكانهاست و از آنچه خداى بزرگ برايـــــشان عنايت و اعطا فرموده در راه دعوت خويش و بخاطر حصول رضاى الهى خرچ مى كنند.

آخرین سخن

ای همه  مردم! بر مبناى قواعد و اساسات ذكــر شده ما همهء شما را به اين تعاليم و ارزش هاى عالى و والا دعوت مى كنيم اگر به فكر و انديـــــــــــشه مان قانع گرديدید با پيمودن مراحل آن، با ما يكجا و در يك صف راه اسلام حنيف را در پـــــــــش گرفتيد و از هر انديشه و فكر غير اسلامى دورى گزيده و همه كوشش و مــــــــساعى تان را در راه عقيده تان وقف نموديد، بدانيد كه اين به خير دنيا و آخرت شماست.

ان شاالله خداى لا يزال بواسطه شما آنهمه مجد و عظــــــــمت و سعادتى را تحقق مى بخشد كه قبلا در عصر اول اسلام بواسطه اسلاف تان متحقق ســـــــاخته بود.

اگر شما از قبول دعوت اخوان المسلمين ابا ورزيده و شكار تشويق و اضـــــطراب و تردد در ميان دعوتهاى منحرف و برنامه ها و افكار نا مطلوب و گمراه كننده شديد بدانيد كه لشكر خدا بدون توجه به قلت و كثرت به راه خود ادامه خواهد داد.

“و ما النصر الا من عند الله العزيزالحكيم” (آل عمران:136)

“و نيست فتح مگر از جانب خداى غالب و حكيم”

“حسن البنا”

مرشد عام اخوان المسلمين


شهيد امام حسن البنا موسس حركت جهاني اخوان المسلمين است كه در سال ۱۹۲۸ بنياد اين حركت جهاني را نهاد.
دوكتور فضل هادي وزين، عالم جيد كشور و استاد پوهنتون بين المللي اسلام آباد مي باشد.

اصلاح انلاین

Advertisement | Why Ads? | Advertise here

پوهنتون چینل

پوهنتون چینل درسره سبسکرایب او شریک کړئ

سبسکرایب Subscribe


Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

wasiclinic.com
Back to top button
واسع ویب