اطاعت رحمان يا پيرويِ شيطان؟
الله جل شانه از وقتي كه فرزندان آدم را در زمين مستقر گردانيد، تمام وسايل هدايت و رهنمايي به راه راست را در اختيارشان قرار داد تا با استفاده از اين وسايل، در مسير حيات دنيوي خويش راه از چاه بازشناسند و سعادت دنيا و آخرت خويش تامين نمايند.
الله متعال به سبب رحمتي كه بر بندگانش دارد اين وسايل را مختلف آفريد تا تمام زمينه هاي هدايت براي انسان ميسر شده و در اين باره دچار هيچ كاستي و نقصان نگرديده باشد.
كتابهاي آسماني بهترين وسيلة هدايت :
ميدانيم كه الله جل شانه، همزمان با استقرار انسان در زمين كتابهاي آسماني را براي رهنمايي او فرستاد تا وي با استفاده از اين كتب، به مسئوليتهاي انساني خويش آشنا شده و طبق دستورات آن زنده گي خود را عيار نمايد.
قرآن مجيد، آخرين كتاب الهي است كه براي بشر فرستاده شده و حاوي دستورات فراگير رب العالمين براي رفع تمام نيازمنديهاي حيات مادي و معنوي آدميزاده گان و بهترين نشانة رحمت و موثر ترين داروي شفا بخش الهي براي علاج آلام و دردهاي بي درمان اوست؛ الله جل عظمته ميفرمايد:
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ [الإسراء : 82](به وسيلة قرآن رحمت و درمان را براي مومنين فرستاديم.) و در آيتي ديگر ميخوانيم كه : وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ [الزمر : 27] (در اين قرآن هر مثالي را براي [رهنمايي] مردم بيان كرديم شايد كه آنان متذكر شوند.)
پيامبران وسايل برتر هدايت انسان :
الله جل شانه پيامبران عليهم السلام را نيز براي هدايت بشر فرستاد تا از يك سو، به وسيلة آنان دستورات الهي براي انسان عملا شرح شده و حيات فردي و اجتماعي وي، رنگ خدايي به خود گيرد و از دگر سو براي كجروي و انحرافش از مسير سعادت، دليل و حجتي در نزدش باقي نماند: رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً [النساء : 165] (پيامبران بشارت دهنده و ترساننده هستند، تا در نزد مردم بر الله دليلي براي گمراهي بعد از پيامبران باقي نماند. و الله غالب و با حكمت است)
پيامبران برترين سرمشق و مقتدا :
انسان موجودي است كه به صورت فطري دوست دارد براي زنده گي خود از افراد و اشخاصي الگو برداري نمايد.
معمولا آدميزاده گان در مراحل ابتدايي از حيات خويش دوست دارند، دقيقا همانند پدر و يا مادر خود قهرمان باشند! كمي كه بزرگتر شوند، خوش ميدارند كه همچون معلمي كه نزدش درس ميخوانند و يا آن كسي كه به نوعي تحت تاثير افكار و يا اعمالش قرار ميگيرند؛ زنده گي خود را شكل دهند؛ همچون او حرف بزنند مانند او غذا بخورند و مانند او معاشرت و زنده گي نمايند.
الله جل شانه اين نياز فطري انسان را در نظر گرفته و پيامبران را فرستاد تا سرمشق و مقتداي پسنديده، براي زنده گي مردم باشند چنان كه در بارة آخرين پيامبر خود جناب محمدالرسول الله صل الله عليه وسلم، ميفرمايد: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ [الأحزاب : 21] اي مومنان! (براي شما رسول الله اسوة نيك براي پيروي است)
و بدين لحاظ باري تعالي به انسانها امر فرمود تا مطيع پيامبر باشند: وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ [آل عمران : 132](از الله و رسولش پيروي كنيد تا مورد رحم قرار گيريد)
اين اطاعت براي آن است كه پيامبران نمونه هاي كمال و برازنده گي و پاكيزكي در همة ابعاد وجودي انسان از عقيده تا فكر و اخلاق و عمل هستند و متابعت آنان، سعادت و خير و بركت را براي انسان هم در زنده گي دنيا و هم آخرت در پي دارد.
شيطان در برابر رحمان :
متاسفانه در مقابل الله رحمان، شيطان رجيم قرار گرفته است كه نماد و سمبل زشتي و شرارت و بدكرداري است.
شيطان خواهان آن است كه انسان در عوض متابعت الله، از او پيروي كند و در اين راه از وسايلي براي گمراهي و كشاندن انسان به سراشيبي سقوط و نابودي استفاده ميكند كه به مهمترين آنها اشاره ميكنيم:
نفس اماره بالسوء دشمنترين دشمن :
چنان كه ميدانيم كار اين نفس، در اثر وسوسه هاي شيطان، سوق انسان به سوي خود پرستي و زشتيها يعني تشويق به ارتكاب فحشاء و منكرات و طغيان در برابر دستورات خدا و پيامبر و در نتيجه كشاندن او به مرحلة پست تر از درجة چارپايان است: ]أَرَأَيْتَ مَنْ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا[ (الفرقان43) ]أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا[ (الفرقان44) ( آيا ديدي كسي را كه نفس خويشتن به خدايي برگزيد؟ آيا تو نگهبان وي بودي؟ آيا فكر ميكني كه بيشتر اين كسان [بدكاران] ميشنوند و فكر ميكنند؟! خير! بل ايشان مانند چار پايان اند بلكه از آنان نيز ره گمكرده تر ميباشند!)
شياطين انسي و جني :
دومين وسيلة شيطان براي انحراف انسان، شياطيني از جنس جنيان و آدميان هستند كه با رخسار هاي متفاوت و هيات هاي مختلف همانند يك دوست و يا يك همصحبت صميمي و غيره با انسان محشور ميشوند و با وسوسه و تحريكهاي شرورانة مداوم، مسير ناهنجاري را براي وي بهنجار جلوه ميدهند و با نشان دادن باغهاي سبز و سرخ، آدميزاد را در برابر مسئوليتهاي ايماني و انسانيش بي تفاوت ساخته و از اوج عزت رباني ، به حضيض ذلت شيطاني ميكشانند!
انساني كه در دنيا به اين گونه دامها مي افتد و از شر آن خويشتن نجات داده نميتواند، در روز يوم الحساب وقتي نزد مولايش محشور ميگردد، فرياد بر ميآورد كه : ]يَاوَيْلَتِي لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا[ (الفرقان28) (اي واي برمن! كاش فلاني را برايم دوست نميگرفتم!)
آري برادر و خواهر مسلمان! توجه داشته باش كه اينچنين كسان، اسوه هاي شر اند؛ الگو هاي نا مناسبي كه موجب تباهي عقيده و فكر و اخلاق و عملكرد انسان مومن ميگردند.
مسئوليت ما :
اكنون بايد دانست كه انسان عاقل و مومن از سوي الله متعال مكلف است تا از اسوة هاي حسنه در زنده گي خود پيروي و متابعت كند و از رفتن در پي الگو هاي نا پسند كه انسا ن را به سمت زشتي و پستي ميكشانند به شدت احتراز نمايد.
مع الاسف، امروزه ما مسلمانان در قسمت پيروي و اطاعت از رحمن دچار مشكل هستيم و بسياري از فرزندان امت اسلامي را مينگريم كه براي يافتن سعادت خويش در عوض متابعت از الله و رسول، در پي نمادهاي شيطنت و جاهليت زمان سرگردان اند! چنين فريب خورده گان خوشبختي خود را در آن مينگرند كه مثلا از كدام هنر پيشة بدنام هندي و يا غربي، پيروي كنند و يا كساني را مينگريم كه در عوض قوانين اسلامي، قوانين جاهلي را از بيگانگان گرفته و وارد عرصة تقنين در كشور اسلامي ما مينمايند! و يا كساني را مي بينيم كه روز شب سنگ فرهنگ و عادات غرب به سينه ميكوبند و در صدد تحميل آن بالاي مردم مسلمان اين ديار هستند و علي هذالقياس!
بسيار واضح است كه اين گونه تبعيتهاي كور و خطرناك، با روح مكتب انسانساز اسلام سازگاري ندارد و دين مقدس اسلام چنين روية اي را از فرد مسلمان نميپسندد، چرا كه پيروي از غيرالله والرسول، نتيجه اي جز نابودي ارزشهاي اخلاقي و انساني ما را در پي ندارد و جز مسير هلاكت را فرا روي ما نميگذارد.
برادر و خواهر مسلمان!
اسلام به مسلمانان دستور اكيد ميدهد كه با تمام وجود داخل اسلام شوند، نه اين كه فقط به آن قسمت از دين كه خوششان آمد تمكين كنند اما قسمتي را كه به نفع خود نمي انگارند، دور بيندازند! چنين تديني را حق تعالي بر نميتابد و مورد قبول و رضايتش قرار نميگيرد!
لذا بايسته آن است كه مرد و زن مسلمان در عوض نگاه به فرهنگ و عادات جاهليت، زنده گي و حيات پيامبر و اهل بيت و اصحاب نبي مكرم رضوان الله عليهم اجمعين را مد نظر قرار داده و از آنان براي خود سرمشق و مقتدا بسازد تا مومن واقعي به حساب آيد! توجه داشته باشيد كه الله متعال در قرآن مجيد ميفرمايد: فان آمنوا بمثل ما آمنتم به فقداهتدوا، يعني اي اصحاب رسول الله صل الله عليه وسلم(اگر ديگران به مانندي كه شما به آن ايمان آورديد ايمان آورند به راستي كه هدايت يافتند!)
خداوند به ما توفيق عنايت كند تا از پيروي الگوي هاي نا مناسب اجنتاب كنيم و با پيروي از پيامبر و اصحاب گرامي، دروازة رحمت و بركت و فضيلت را بر روي خود و جامعة خويش بگشاييم.
