بگريز از همنشين بد
حضرت عمران رضي الله عنه روايت ميکند که به نزد ابي ذر رضي الله عنه رفتم ديدمش که درمسجدي به تنهايي نشتسته و خود را به با پطوي سياهي پوشانيده است ، برايش گفتم : او اباذر اين تنهايي چيست ؟ گفت از پيغمبر(صلى الله عليه وسلم) شنيدم که ميگفت : تنهايي به از همنشين بد ، و همنشين نيکوکار بهتراست از تنهايي ، و سخنان نيکو بهتراست از خاموشي , و خاموشي بهترست از سخنان بد .
هرگاه به اين حديث شريف متوجه شويم وآنرا بخوبی مورد بحث قرار دهيم ، خواهيم ديد که يک بحر از علم درآن نهفته است ، راه زنده گی نمودن را برای انسان مياموزد که چگونه در جامعه انسانی زنده گی نمايد درين حديث شريف چهار مطلب اساسی بيان شده است ، که هرکدام را بصورت جدا گانه خدمت تان شرح مي نمايم :
1- تنهايي به از همنشين بد: انسان بايد بدان که در دنيا دو نوع شيطان وجود دارد ، يکی شيطانهای انسی وديگری هم شيطانهای جنی .
شيطان های جنی بعضی از اشخاص را گمراه نموده ، آنانرا به گناه ومعصيت ميکشاند ، وبرای شان وسوسه ميکند که دنيا همه چيز است نبايد درفکر آخرت شود ، زيرا او هنوز جوان است وجوانی هم تا پنجاه سالگی است ، بدين طريق ، آن شخص با هرگناه خويش ، يک داغ سياهی را درقلب خود جا ميدهد ، بالآخره با کثرت گناهان ، قلبش سياه شده ، واز وی شيطان انسانی ساخته ميشود ، اين شيطان انسانی در خدمت شيطان جنی بوده ، کوشش ميکنند مانند آنها انسانهای پاک را به گمراهی بکشانند ، اينگونه انسانهای شيطان صفت ، نه تنها اينکه خود شان علاقمند گناهان ميباشند ، بلکه ديگران را نيز به گناه تشويق ميکنند ، مسلمانان متدين را مسخره نموده ، بالای شان نامهای مختلف ميگذارند و ميگويند ، فلانی قبله را سوراخ نموده است ، فلانی ملا شده است ، فلانی بسيار صوفی گری ميکند ، و فلانی چادرش شش متر است .
هرگاه انسان مسلمان چنين اشخاص را ملاقات نمايد که مانند کارمندان شيطانها به گمراهی ديگران سعی می ورزند بهتراست انسان از چنين اشخاص شيطان صفت دوری نمايد و به اساس حديث پيامبر( صلی الله عليه وسلم ) تنهايی بهترست از همنشين بد . شاعری گويد :
با بدان کم نشين که بد مانـــی خو پــذير است نفس انسانــــی
يعنی زمانی انسان با اشخاص بد صفت ، بی نماز ، بی دين ، بی ايمان ، دروغگو ، خيانت کار ، ظالم ، جاهل ، بی وجدان ، بی عفت ، حرام خوار ، قمار باز ، دزد وغيره نشست وبرخواست نمايد حتما خوی بد آنان در وی تاثير مينمايد ، اگرچه اين شخص بسيار انسان خوب وازخانوادهء شريف باشد ، شاعری ديگری ميگويد :
پسر نوح با بـــدان بنشست خاندان نبوتش گم شـــــد
سگ اصحاب کهف روی چند پـی نيکان گرفت و مرد م شد
اگرچه پسرنوح ، پسر يک پيغمبر بود ، ولی برخواست ونشست وی سبب شد که وی گمراه وکافرشده ، ودر قطار کافرا ن غرق گردد ، ولی سگ اصحاب کهفت اگرچه يک حيوان بود ، ولی با رفتن به عقب انسانهای نيک ، نامش حتی در قرآن عظيم الشان ذکر گرديده است .
2- همنشين نيکوکار بهتراست از تنهايي: هرگاه انسان شخص نيک وصالحی را دريافت نمايد که نشستن با وی سبب ، برتری وبلندی شخصيت وی شده ، او را به حقايق نزديک سازد ، بهتراست انسان چنين همنشين خوب داشته باشد ، زيرا راحت انسان درتلاوت قرآن ، تعليم علم ، ونشستن با انسانهای صالح ونيک ميباشد .
3- سخنان نيکو بهتراست از خاموشي: انسان مومن مکلفيت دارد تا ديگران را به نيکی ها دعوت نموده ، واز بدی ها منع نمايد ، بناء هرگاه کسی موقع بيابد که برای ديگران خدمت نمايد ، درسی از خدا شناسی وخدا پرستی برای شان دهد ، بهترانسان که سخن بگويد ، واين سخنان بهترست نسبت به خاموشی .
مجلس را ازخاموشی به ياد خداوند و بيان احکام الهی انتقال دادن کار بسيار نيک وشايسته است ، ودرينجا انسان نبايد که خاموش بنشيند شاعری گويد :
اگر بينی که نا بينا وچاه هســـت اگر خاموش بنشينی گنــاه است
هرگاه انسان امکان داشته باشد که ديگرا ن را به خوبی ها دعوت نمايد ، حق را برای شان بيان دارد ، برای بی نمازان بفهماند که او با خدا خفه است ، با خدا گپ نميزند ، درين حالات خاموش نستن نه تنها جايز نميباشد بلکه گناه به حساب ميرود .
4- خاموشي بهترست از سخنان بد: هرگاه کسی سخن نيک گفته نميتواند بهترست خاموش بنشيند حد اقل اعمال نامه اش از سخنان بد پر نميگردد ، ولی کسانيکه زبان شان 24 ساعت به مزاق وريشخندی عادت دارد ، با يد بدانند که هر کلمهء که از زبان شان خارج ميگردد ، در دفتر اعمال شان ثبت شده ، وازهر سخن خود در روز قيامت جواب خواهند گفت :
ازمکافات عمل غافل مباش گندم از گنـدم برو يــد جو زجو
عبدالظاهر داعي استاد پوهنحي شرعيات پوهنتون كابل.