حكم رفتن نزد فالبين، ستاره شناس وكف شناس چیست؟

فالبيني از اموري است كه منافي عقيده اسلام است و از رسم و رواج هاي جاهليت به شمار مي آيد. فال بيني، كهالت، رمل اندازي فال ديدن از روي كتاب، جام گرداني، كف شناسي، ستاره شناسي و هرچه ازاين قبيل باشد همه اينها از نظراسلام ناروا و حرام است، خداوند علم غيب را مختص ذات خويش گردانيده مي فرمايد: قل لايعلم من في السموات و الارض الغيب الا الله (سوره نمل آيه 65)
يعني بگو جز خدا هيچ يك از كساني كه در آسمان ها و زمين اند غيب را نمي دانند .
و مي فرمايد: قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (سوره اعراف آيه 188)
يعني بگو من به رساندن نفع يا ضرري براي خود قادر نيستم مگر آنچه را خدا خواسته است و اگر من غيب ميدانستم خير بي شمار بدست مي آوردم هرگز به من زياني نمي رسيد نيستم من مگر بيم دهنده و مژده  رسان براي گروهي كه ايمان مي آورند.

در احاديث چنين آمده است:  عنْ عائِشَةَ رضي اللَّه عَنْهَا قَالَت: سَأَلَ رسُولَ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم أُنَاسٌ عنِ الْكُهَّان، فَقَال: « لَيْسُوا بِشَيءٍ فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّه إنَّهُمْ يُحَدِّثُونَنَا أحْيَاناً بشْيءٍ فيكُونُ حقّا؟ فَقَالَ رَسُول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « تِلْكَ الْكَلمةُ مِنَ الْحَقِّ يخْطَفُهَا الجِنِّي. فَيَقُرُّهَا في أذُنِ ولِيِّه، فَيخْلِطُونَ معهَا مِائَةَ كِذْبَةٍ » مُتَّفَقٌ عليْه.
وفي روايةٍ للبُخَارِيِّ عنْ عائِشَةَ رضي اللَّه عنْهَا أنَّهَا سَمِعَت رَسُول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يَقُول: « إنَّ الملائكَةَ تَنْزِلُ في العَنانِ وهو السَّحابُ¬ فَتَذْكُرُ الأمْرَ قُضِيَ في السَّمَاءِ ، فيسْتَرِقُ الشَّيْطَانُ السَّمْع، فَيَسْمعُه، فَيُوحِيهِ إلى الْكُهَّان، فيكْذِبُونَ معَهَا مائَةَ كَذْبةٍ مِنْ عِنْدِ أنفُسِهِمْ » .
از عائشه رضی الله عنها روايت است که گفت: عده ای از مردم از رسول الله صلی الله عليه وسلم در مورد کاهنان پرسش نمودند، فرمود: چيزی نيستند؟ گفتند: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم آنها گاهی به ما در بارهء چيزی صحبت می کنند که آن ثابت می شود.

رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: آن کلمهء حق را جن ربوده و به گوش دوست (کاهن) القاء می کند و آنا با وی صد دروغ خلط می سازند.

و در روايتی از بخاری از عائشه رضی الله عنها آمده که وی از رسول الله صلی الله عليه وسلم شنيد که می فرمود: فرشتگان در عنان (که آن ابر است) فرود می آيند و کاری را که در آسمان به آن حکم شده ياد می کنند و شيطان استراق سمع نموده و آن را می شنود و به کاهنان القاء می کند و همراه آن صد دروغ را از پيش خود می گويند.
وعنْ صفيَّةَ بنْتِ أبي عُبيد، عَنْ بَعْضِ أزْواجِ النبيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم ورضي اللَّه عنْهَا عَنِ النبيِّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قَال: « مَنْ أتَى عَرَّافاً فَسأَلَهُ عنْ شَىْءٍ ، فَصدَّقَه، لَمْ تُقْبلْ لَهُ صلاةٌ أرْبَعِينَ يوْماً» رواهُ مسلم.
از صفيه بنت ابی عبيد از بعضی از زنان پيامبر صلی الله عليه وسلم از پيامبر صلی الله عليه وسلم روايت نموده که فرمود: آنکه به نزد عرافی بيايد (عراف کسی است که جای گم شده و مال دزدی شده را نشان می دهد) و در بارهء چيزی از وی پرسش نموده و آن را راستگو شمارد، چهل روز نمازش قبول نمی شود.
وعنْ قَبِيصَةَ بن المُخَارِقً رضي اللَّه عنْهُ قَالَ: سمِعْتُ رسُول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم يقُول: الْعِيَافَةُ، والطَّيرَةُ، والطَّرْقُ، مِنَ الجِبْتِ». رواهُ أبو داود بإسناد حسن
از قبيصه بن مخارق رضی الله عنه روايت شده که گفت : از رسول الله صلی الله عليه وسلم شنيدم که می فرمود: عيافت (خط) و بدسگالی و پرواز دادن مرغ از عادات کفار بشمار می رود.
وعنْ ابْنِ عبَّاسِ رضي اللَّه عنْهُما قَال: قَال رَسُولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « من اقْتَبَسَ عِلْماً مِنَ النُّجُوم، اقْتَبسَ شُعْبَةً مِنَ السِّحْرِ زَادَ ما زَاد » رَوَاهُ أبو داود بإسناد صحيح.

از ابن عباس رضی الله عنهما روايت است که: رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: کسی که از ستاره ها علمی را دريافت نمايد، همانا شاخهء از سحر را دريافت کرده است. و هر اندازهء که از علم ستاره شناسی بياموزد، از سحر انباشته است.
اين  تحريم در موردي است که شامل اخباريهء غيب باشد.
وعَنْ معاويَةَ بنِ الحَكَم رضي اللَّه عَنْهُ قَال: قُلْتُ يا رسُول اللَّه إنَّى حَدِيثٌ عهْدٍ بِجاهِليَّة، وقدّْ جَاءَ اللَّه تعالى بالإسْلام، وإنَّ مِنَّا رجالاً يأتُونَ الْكُهَّان؟ قَال: « فَلا تَأْتِهِم » قُلْت: وَمِنَّا رجالٌ يتَطَيَّرُون؟ قال: « ذلكَ شَىْءٌ يجِدُونَه في صُدُورِهِم، فَلاَ يُصُدُّهُمْ » قُلْت: وَمِنَّا رِجَالٌ يَخُطُّون؟ قَال: « كَانَ نبيٌّ مِنَ الأنْبِيَاءِ يَخُط، فَمَنْ وَافَقَ خَطَّه، فَذاكَ » رواه مسلم.
از معاويه بن حکم رضی الله عنه روايت شده که گفت: گفتم: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم من به دورهء جاهليت نزديکم و خداوند اسلام را آورده است و از ميان ما مردمی اند که نزد کاهنان می روند. فرمود: نزد آنها مرو. گفتم: از ما کسانی هستندکه بدفالی می کنند. فرمود: اين چيزی است که در دلهای خويش می يابند و چيزی آنان را از آن باز نمی دارد. گفتم: در ميان ما مردمی هستند که خط می کشند. فرمود: پيامبری از پيامبران خط می کشيد و کسی که خطش با واقع برابر افتد پس همان است.

وعَنْ أبي مسعْودٍ الْبدرِي رَضيَ اللَّه عنْهُ أنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم  نَهَى عَنْ ثَمَنِ الْكَلْب،ومهْرِ الْبَغِيِّ وحُلْوانِ الْكاهِنِ » متفقٌ عليه.
از ابو مسعود بدری رضی الله عنه روايت  است که: رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: از قيمت سگ و پول زنا و پولی که به کاهن داده می شود، منع فرمود.
وعنْ أنَسٍ رضي اللَّه عَنْهُ قَال: قَالَ رَسُولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « لا عَدْوَى ولا طِيَرَةَ ويُعْجِبُنى الفألُ » قالوا: ومَا الْفَأل؟ قَال: « كَلِمةٌ طيِّبَةٌ » متفقٌ عليه.
از انس رضی الله عنه روايت است که: رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: هر بيماری سرايت کننده نبوده و بدفالی کار پسنديده ای نيست و از فال خوشم می آيد. گفتند: فال چيست؟ فرمود: سخن نيکو. در اين مورد احاديثی است که در باب پيش گذشت.

وعَنْ ابْنِ عُمَرَ رضي اللَّه عَنْهُما قَال: قَالَ رسُولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: لا عَدْوى وَلا طِيَرَة، وإنْ كَان الشُّؤمُ في شَىْءٍ ، فَفي الدَّار، والمَرْأةِ وَالفَرَسِ » متفقٌ عليه.
از ابن عمر رضی الله عنهما روايت  است که: رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: که عدوی (سرايت بيماری به ديگری) و بدفالی نيست و هر گاه در چيزی باشد، پس در سرای و زن و اسب است.
شومی سرای در تنگی آن و بدی همسايگان و شومی زن در بداخلاقی و شومی اسب در سرکش بودن و رام نشدن آنست.

وعَنْ بُريْدةَ رضِيَ اللَّه عَنْهُ أنَّ النبيَّ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم كَانَ لا يتطَيَّر. رَواهُُ أبُو داود بإسنادٍ صحيح.
از بريده رضی الله عنه روايت است که گفت: پيامبر صلی الله عليه وسلم بدفالی نمی نمود.
وَعنْ عُرْوَةَ بْنِ عامِرِ رضي اللَّه عَنْهُ قَال: ذُكِرتِ الطَّيَرَةُ عِنْد رَسُولِ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فقَال: أحْسَنُهَا الْفَأل، وَلا تَرُدُّ مُسْلِما، فَإذا رأى أحَدُكُمْ ما يَكْرَه، فَلْيقُل: اللَّهُمَّ لا يَأتى بالحَسَناتِ إلاَّ أنت، وَلا يَدْفَعُ السَّيِّئاتِ إلاَّ أنْت، وَلا حوْلَ وَلا قُوَّةَ إلاَّ بك » حديثٌ صَحيحٌ  رَوَاهُ أبو داودُ بإسنادٍ صَحيحٍ  .
از عروه بن عامر رضی الله عنه روايت است که گفت: از بدفالی در نزد رسول الله صلی الله عليه وسلم ياد شده و فرمود: نيکوتر آن فال است و مسلمان را (بدفالی از انجام عملش) متردد نمی سازد و هرگاه يکی از شما چيزی را ببيند که از آن بد می برد، بايد بگويد: پروردگارا! نيکی ها را جز تو کسی بميان نياورده و بدی ها را جز تو کسی دفع نمی کند و نيست گرديدنی از معصيت و قدرتی بر طاعت جز به توفيق تو.

از ابوهريره رضي الله عنه روايت شده كه آن حضرت صلي الله عليه وسلم فرمودند: كسي كه نزد فالبين برود و گفته هايش را تصديق كند او در واقع به چيزي كه بر محمد صلي الله عليه وسلم نازل شده كافر گرديده است.
از احاديث متذكره  به خوبي دانسته مي شود كه رفتن به نزد فالبين ها و كف شناسان و طالع بينان در مورد مسائل غيبي از وي معلومات خواستن و گفته هاي شان را تصديق نمودن گناه بوده و اعمال حسنه شخص را حبط و ضايع مي گرداند. به همين گونه تصديق كردن گفته هاي ستاره شناسان، اگر ستاره شناسان ادعا كند كه ما از روي علم و معرفتي كه به حال ستارگان داريم حوادث و واقعات را كه در آينده بوقوع مي پيوندند ميدانيم مانند وزيدن بادها، باريدن باران تفاوت نرخ ها و غيره اين ادعاي شان از نظر اسلام قابل قبول نبوده و شرعاً جواز ندارد، زيرا اين ها از امور غيبي است و غيب مختص به خداوند متعال است وبس.

تهيه: از كتاب رياض الصالحين و منهيات در اسلام

Advertisement | Why Ads? | Advertise here

پوهنتون چینل

پوهنتون چینل درسره سبسکرایب او شریک کړئ

سبسکرایب Subscribe


Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

wasiclinic.com
Back to top button
واسع ویب